☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

خداحافظ برای همیشه...

با یه عشق رویایی به اوج رفتم اما نمیدونم چرا کم کم از رویا بیرون اومد و شد عادی و عادی تر...تا جایی که...

وقتی یه اس ازش بهم رسید کل تنم لرزید...قلبم شکست...منی که از همه ی اطرافیام حرف میخوردم و کوچیکم میکردن که چرا همیشه بهش راستشو میگم و گاهی دروغ گفتن بهتره،حرفی رو ازش شنیدم که خردم کرد:

  تو یه دروغگوی بی ارزشی.لیاقت خداحافظیم نداری...

اشک ریختم،خواهش کردم،حتی التماس کردم...اما نتیجش این شد که تا شب فک کنه ببینه میتونه با یه دروغگو زندگی کنه یا نه...

نمیتونستم این همه خفت و خواری رو بپذیرم...نمیگم مقصر اونه...اصلا و ابدا همچین حرفی نمیزنم...

شاید از من خطایی سر زده و خودم خبر ندارم...

به هر حال تصمیممو گرفتم...دیگه دنیامون از هم پاشیده...من و اون تا حالا به هم توهین نگرده بودیم که امروز...

باهاش بهم زدم...اون که گفته اونقد محکمه که میتونه آدمای امثال من رو راحت فراموش کنه اما من...

بی اون زنده نمیمونم...

اینجا خونه ی عشقمون بود...از اونجایی که رامین آدرسشو داره و نمیخوام دیگه حرفای دلمو بشنوه،دیگه اینجا نمینویسم...

خداحافظ دوستای خوب و مهربونم...

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد