☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده

حرف های دل

غم و غصه همیشه شنونده داره در حالیکه لذت ننگ به حساب میاد  غصه دار بودن برای اولین بار واقعا" غصه دار بودم به خاطر خودم بخاطر او بخاطر همه

شاید همین است که آدم در زندگی دنبالش میگرده و فقط همین یعنی دنبال بزرگترین غصه ممکن تا قبل از مردن 

کاملا در قالب خودم جا بیفتد

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده

تقدیم به عشقی که داد جانش را برایم :



من همان آوازه خوان مردم پاکم هنوز

گرکه مشهور جهان خوانی مرا خاکم هنوز

قصه ها دارم از آن شب های شیرین شما

قصه ها از ظلمت روزهای غمگین شما

قصهء صدها رفیق بی ریای ولگرد

گاه در آغوش و گاه از پاافتاده

این منم تنها رفیق آشنای هر زمان

هرکه بودم هرکه هستم باتو هستم بی امان

هم نشین باوفای من تویی

غم گسار این نوای من تویی

یادگار خاطرات خوب من  آشنای این قلم من تویی

گریه کردی گریه ات را من با شعری نوشتم

خندیدی شاد نوشتم با تمام وجودم

هرچه کردی از محبت  هرچه کردی از بزرگیت همچون گل بر سر نهادم  ابر دانستم ستودم

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده


ببار ای نم نم باران زمین خشک را تر کن سرود زندگی سرکن  دلم تنگه

بخواب ای دختر نازم برروی سینه ام بازم که همچون سینهء سازم همش سنگه

لالایی کن مرغک من دنیا افسانه است هرنامهء شبگیر این گیتار محزون

اشک هزاران مرغک بی آشیانست

قسمتی از گذشته من

خلاصه ای از زندگی من کسی که اسم خودشو کذاشت بی نام و نشون


 من در ناکجاآباد زندگی میکنم اگه فهمیدی اونجا کجاست میفهمی خونم کجاست .


من برعکس پسرای دیگه وقتی به دنیا اومدم حتی از همون روز اول تولد

 بهم بی احترامی کردن و کتک میخوردم.

خوب یادمه وقتی کوچیک بودم بهم میگفتن جغد . تو جغدی شومی کاش میمردی بدنیا نمیومدی .

گناه من چی بود که وقتی به دنیا اومدم برادرم توی جبهه توی باختران شهید میشه گناهی نداشتم خدا خواست اینجوری بشه.

همه توی کوچه بازی میکردن بجز من هروقت میرفتم توی کوچه بازی کنم برادرام منو کتک میزدن فقط پدرم بود که منودوست داشت هیچوقت هم منو نزد.

ولی وقتی 14سالم بود سال 81 فوت کرد و حالا که پدرم توی سردخونه است و خونه ما پراز یه عآلمه مرده خورشده برادرم سینی چایی رو داده دستم برو پذیرایی کن و وقتی من توی حال خودم هستم و میگم به من چه یه چک محکم میزنه توی گوشم . چرا من پدرم مرده چرا باید بزنن توی گوش من .

از این روز به بعد من شدم کیسه بکس خانواده و فامیل و مردم .

دیگه نذاشتن درس بخونم گفتن برو گمشو کار کن پولتو دربیار.

رفتم کارگری کردم کلی فحشو ناسزاشنیدم ولی بازم روزا کارو شبا درس توی مدرسه شبانه روزی دیپلم گرفتم

و الان 26 سالم شده و از شهرستان اومدم به تهران برای کار  ولی هنوزم کارگرم توی تولیدی کفاشی چون جز پول به هیچی ایمان ندارم .

من از خدا امیدی ندارم شاید دنیا دروغه اما با تمام ظلم هایی که توی دنیا دیدم هنوزم آدم خوبی هستم

چون وجودم پاکه اسمم فرشته خوست.

من 20سالم بود که تومسجد بدی دیدم از شیخ ها و مومنها ظلم دیدم و خداهم بهم بدی کرد.

من کسی هستم که دوست دارم بمیرم اما جراتشو ندارم

من صبح تا شب کارمیکنم تاهمه چیزارو فراموش کنم اما توی تنهاییم مثل ابر بارونه چشام

یه روزی میرسه اونروز نزدیکه که جرات کنم و خلاص کنم از این همه بیچارگی

      وضع مالیم خوبه همه چی دارم کم نداره زندگیم اما دلی که خوش باشه ندارم.


فقط یه روزی گم میشم. زندونه دنیا سرناسازگاری داره  خدا گذاشت منو اینجا تنهای تنها

خداییش دلم خیلی صبوره هزار شب شد ندیدم محبت از هیشکی

چشمام پره خشمه  سرماتوی راهه میگن با یه فرشته اومدم ولی مثل فرشته میرم

برای کی موندم توی این زندگی

 دنیا خسیسه واسه کم آدمی خوب مینویسه یکی توی خوابم لبهاش غرق خندست یکی مثل من چشماش توی خوابم خیسه خیسه .

اینجا سیاهی زیاده روشنایی ندیدم هیچی

 اینم بود سرنوشتم این از یکمی از گذشتم .

به امید خواب ابدی .

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

من بی تو چه کنم ای آرام دلم , دل تنگه توام غزلم

از یادت چو روم , میسوزد جگرم , غم آید به سرم

نمیدونم که میدونی که چقدر جدایی سخته

اگه قسمت من اینـــه نمیگم گناه بخته

حرف تازه ای ندارم که از این فاصله رد شم

جـــون به لب شدم که شاید تو بگی میمونی پیشم

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

تویی که عشقم رو از نگاه من میخونی

تویی که توی تپش ترانه هام پنهانی

تویی که هم نفس همیشه آوازی

تویی که آخر قصه منو میدونی

اگه کوچه صدام یه کوچه باریکه

اگه خونم بی چراغـه , چشم تو تاریکه

میدونم آخر قصه میرسی به دادم

لحظه یکی شدن توی آینه نزدیکه

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

دوباره دلم واسه حرمت چشمات تنگه

دوباره این دل دیوونه واست دل تنگه

وقت از تو خوندنــه ستارهء ترانه هام

اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگـه

بی تو یک پرندهء اسیر بی پروازم

با تو اما میرسم به قله آوازم

اگه تا آخر این آهنگ با من باشی

واسه تو سقفی از آهنگ و ترانه می سازم

با یه چشمک دوباره منو زنده کن ستاره

نزار از نفس بیافتم , تویی تنها راه چاره

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

دیوونهء نگاهش شدم , عاشق خنده هاش شدم

بــرای گریـه هات من خاک زیر پات شدم

تو اون فرشته خدا که اومدی از قصه ها

اونـکه با اولین نگاه عشق و با من کرد آشنا

نـــرو نگو نمیشه , بمون برای همیشه

نگو که شاید باید جداشـــیم

نگو نمیشه من و تو ماشـــیم

نگو شاید قسمت همین بود که با سکوت شب آشنـاشــم

نگو که شکستی عهدی که بستی به اون خدایی که می پرستی

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

یه روز از عشق تو مستم , یه روز از زندگی خستم , یه روز دست تو توی دستم

عشق قدر تورو میـدونـه , از دست دلم خونه , یه روز با تو یه روز تنها یه روز بیگانه ای با غم

در این دنیای وانفـســا آخه دیوانه ایم ماهم , عزیزه دل شکسته ام خدا داده ما رو به هم

خدایی که وفاداره , پناه هر گرفتاره , خدایی که تورو آورد

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

اشکـهای یخی منو پاک کن , درهای قلبتو باز کن , صدای قلبم رو بشــــنو

من چه کردم با دل تو , کاشکی توی لحظه آخر عشق رو توی نگاهم می خوندی

قلبت صدامو  نشنید , رفتی با غریبه موندی

اگه یه روز بم از این حکایت که به تو کردم عادت

دلم پیش دلت مونده توی زندون رفاقت

اگه یه شب برسم به حقایق مـیشم خــدای عاشــق

میگم رازم رو به سـتارهء دریای مـغرب