☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم


بیا مهدی بگویم من همه روز

به عادت خوانمت هر روز با سوز

ولی غافل از آن کردارهای ناپسندم

که میگوید نیا مهدی زود است امروز . . .

(¯`°یه شب دلم گرفته بود°´¯)

یه شب دلم گرفته بود از دوریه صاحب زمان

گفتم خدا دیگه بسه ، آقای مارو برسون

عقده نشست روی سینه هام ، اشک اومد از کنج چشام ، آروم خوابم برد

دیدم آقا توی خیمه اشه ، آه از نهادش میکشه ، هی غصه میخورد


گفتم :

آقا گریه نکن ، قربون اون اشک چشات

تنها نشین توی خیمه ، بیا میونه شیعه هات


گفت :

دست روی این دلم نزار ، حرفی از شیعه ها نیار

دلم شکسته ، شیعه منو تنها گذاشت

حرمت منو نگه نداشت ، دلم شکسته

شیعه فقط توی مشکلاتش از فرجم دم میزنه

تا حاجتش روا میشه میره دلم رو میشکنه

تا حاجتش روا میشه گره از کارش وا میشه تنهام میزاره

من شاهد کاراشونم ، دلواپسشونم ، اشکام میباره

(¯`°فانوس°´¯)


هنوزم فانوس این دهکده ام ، حرمت نفت و طلا تو خونمه
تو رو با تموم حرفا دوس دارم ، اسمتون هنوز سر زبونمه
واسه کاشیکاریات دلواپسم ، واسه حوضای عمیق نقاشی
واسه آینه کاریا ، طاقای نور ، واسه گنجشککای اشی مشی


هنوزم ساقه ی لاله های تو ، تازه از اشکای پنهون منه
مشتی از خاکتو بردار و ببین ، تو رگاش نفت تو  و خون منه

اگه من مثل درختا ایستادم ، ریشه هام تو دستای تو محکمه
رگام از تو خون می گیره شب و روز ، منو با اسم تو می شناسن همه
مال من باش و نذار ستاره ها ، مثل فانوسای مرده بد بشن
وقتی سرما می زنه زمستونا ، از سر نعش درختا رد بشن