حس داشتنت یه آن بود ، عمر یک لحظه ی کوتاه
عمر کوتاه یه لبخند ، فرصت یک نفس و آه
اگه صد سال تو رو داشتم ، برام انگار یه نفس بود
با تو آسمون و داشتم ، اگه خونه ام یه قفس بود
لحظه های بودنه تو ، اگه زود بود یا اگه دیر
معنی یه لحظه می داد ، لحظه ی عبور یک تیر
بودنت شروع یک زخم ، از عبور لحظه ها بود
زخم دوست داشتنی من ، واسه مرگ بی صدا بود
حس از دست دادن تو ، حس از دست رفتنم بود
لحظه ی سوزش این زخم ، سردی مرگ تو تنم بود
وقت خوب داشتن تو ، هر چی بود زیاد یا کم بود
عمر من بود که تموم شد ، یه نفس بود و یه دم بود