اینجا خلوتکده ی دل من است ؛ برای دلم مینویسم
آنگاه که حجم خانه ی دلم تنگ میشود
اینجا خط خطی هایی میکنم تا آرامش یابم
می نویسم تا بدانی یاد تودر لحظه لحظه ی من جاریست
باز هم از دیوارهای فاصله عبور میکنم
و در ژرفای لحظه ی باتو بودن پنهان می شوم و در آن لحظه
در رویای اوج و دریای بی پایان رویایت غرق می شوم تا خودم را بیابم
و از انتهای لحظه های بی تو رها می شوم
شاید بتوانم به رویای باتو بودن برسم
گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشه که گریه میکنم
گاه یه نغمه آنقدر دست نیافتنی هست که با آن زندگی میکنم
گاه یک نگاه همچین سنگین است که چشمام رهاش نمیکنن
گاه یه عشق آنقدر ماندگاره که چشم هایم رهایش نمیکنن
من یه عاشقم , یه بی نام و نشونِ بی نظیرم , تنها و غریب و دل شکسته از همه
گاه یک لبخند آنقدر عمیق میشه که گریه میکنم..
خیلی قسنگ بود
ممنـونـم