-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:49
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:48
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:47
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:46
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:46
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خردادماه سال 1385 16:45
-
نیایش
پنجشنبه 3 دیماه سال 1383 15:05
خدایم آه ای خدایم آه ای خدایم صدایت میزنم بشنو صدایم شکنجه گاه این دنیاست جایم به جرم زندگی این شد سزایم آه ای خدایم بشنو صدایم مرا بگذار با این ماجرایم نمی پرسم چرا این شد سزایم آه ای خدایم بشنو صدایم گلویم مانده از فریاد و فریاد ندارد کز غم مرگ صدا را به بغض در نفس پیچیده سوگند به گل های به خون غلتیده سوگند به مادر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 22:56
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 21:47
-
عاشقانه های من
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 18:00
فدای ناز چشمانت عجب زیباست چشمانت نمیدانم ولی شاید شب یلداست چشمانت به چشمانت قسم امشب دلم بیمار چشمانت شد نگه کردی نگه کردم ...عجب گیراست چشمانت هرشب فکرمن این است مراهم دوست می داری؟؟؟؟ اگر چه بی خبرازمن پراز رویاست چشمانت اگر سهم من از دنیا فقط یک چیز باشد من........ فقط چشم توراخواهم که یک دنیاس چشمانت دلت آرام...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 10:50
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 07:45
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 22:25
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 22:19
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 22:18
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 22:17
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 22:14
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 تیرماه سال 1382 17:36
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 تیرماه سال 1382 22:00
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 خردادماه سال 1382 21:59
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 خردادماه سال 1382 21:57
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 خردادماه سال 1382 21:50
خیلی ساده گفتیم : بابا نان داد بی آنکه بدانیم ، بابا برای نان ، تمام جوانیش را داد
-
شب...
چهارشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1382 21:21
شب های اینجا آنقدر دلگیر است.. که سوت قطار های نیمه شب... هر آدمی را وسوسه میکند که ... برود و هیچ وقت باز نگردد!!...
-
تـَنـهـا نـوشــت:
جمعه 22 فروردینماه سال 1382 21:19
چــقدر سخته با یه بــغض سنــگین، فــقط همــدم تنــهایـی هـای دیــگران باشــی . . .
-
دلم گرفته آسمون............
جمعه 15 فروردینماه سال 1382 21:17
دِلَـــم گرفـــــته آسِــمــونــ نمیتـونم گــــریــه کنـمـــ شکنجه میشم از خودمــ نمیتـــونم شکــــوه کنمــ انگــاری کــــوه غصـــههــا رو سیـــنه مــــن اومــــده آخ داره بـــاورمـــ میشهـــ خنــده بــه مــا نیومده ....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 10 فروردینماه سال 1382 00:16
-
پروردگارا
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1381 00:43
پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند
-
پروردگارا
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1381 00:21
پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرافهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1381 18:23
برایت گردنبندی از گریـ ـ ـ ـه خریدم٬ یادت باشد فراموش نکنی گریه هایم گردن توست...!!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1381 18:18
این است قانـ ـ ـون عشـ ـ ـق هـ ـ ـای امــ ـ ـ ـروزی : دست از پا خطا کنـــــــــی عوض میشوی همین نزدیکی یکی شبیه توســـــــــ ـ ـ ــ ـ ـ ـــت.... خدایـ ـ ـ ـ ـا شبیه بادکنکــــــــــــــــــــــ ـــی شده ام ! از بغض هایی که به اجبار فرو دادم التماس میکنم .... فقط یک سر ســـــــــــوزن ... تکه تکه شدنم با خـــــ ــــ...