☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

☂☃❤دنیای زیبای قاصدک ها❤☃☂

::::::::: چرا بگیم فرار مغزها بگیم فرار غمها ، بگیمو بخندیمو شادی کنیم متفاوت باشیم کنار هم خوش باشیم

گفتی از عشق بنویس... مینویسم از عشق ... 

میخواهم از تو بنویسم ... تویی که عزیز دلمی ... 

خون تو رگهای منی...آری ... میخواهم از تو بنویسم 

از عشق و صداقتت...از شیطانی هایت... از خنده هایت... از صدای دلنشین و نازنینت

از خودت ... از وجودت ... از زیبایی های کلامت... 

گفتی از عشق بنویس ... باز نوشتم ...گفتی از غم ننویس...حرفی ندارم 

آنقدر دوستت دارم ...آنقدر عاشقتم...که زندگی بی تو محاله ... عزیزم... 

آنقدر دوستت دارم ... که زندگی بی تو برام یه جاده ی کویریه ... 

یه قول بده پیش دلم یه وقت نری ... تنها بشم ... اسیر روزگار بشم 

بشم یه مریم تنها ...تو اوج انتظار تو یه وقتایی گم و گور بشم...  

دلم میخواد تا میتونم ... کنار تو ... به آرامش دل برسم ... 

اما میدونی عشق من ...گاهی اوقات دلم شور میزنه...  از تنهایی های روزگار 

از حکمت های روزگار ... از دوری و درد انتظار... 

اما میدونی عشق من ... میخوام تا زنده ام ... دوست بدارم ... عاشقت باشم 

چون تو مقدسی برام...چون که عزیز دلمی............................

عشق

اگر بدانم که دلتنگ منی ، و دلت همیشه با من است دلم را فدای آن قلب مهربانت

میکنم

!

اگر بدانم که مرا دوست داری و تنها آرزویت من هستم تا آخرعمرم عاشقانه برایت

میخوانم ترانه عشق را

!

اگر بدانم که یک لحظه به من می اندیشی ،تمام لحظه هایم به این می اندیشم که


چگونه اینهمه عشق و محبت را به تو ابراز کنم !

اگر بدانم که به انتظار من نشسته ای ، تو بگو تا آخر عمر به انتظارم بنشین ، من تا

آخرین حد این انتظار منتظر آمدنت مینشینم

!

اگر بدانم که برایت ارزش دارم و همه زندگی ات هستم ، تا آخرین نفس به پای تو

می نشینم و تا آخرین نفس ، یک نفس فریاد میزنم دوستت دارم

!

اگر بدانی که چقدر دوستت دارم دلتنگی که سهل است دلت برای یک لحظه درکنارهم

بودن پرپر میزند

!

اگر بدانی که تنها آرزوی من تویی ، روزی صدها بار آرزو میکنی که به آرزویم برسم

!

اگر بدانی که همه لحظه های زندگی ام به تو می اندیشم ، تک تک لحظه ها را

می شماری و به عشق آن لحظه ها زندگی میکنی

اگر بدانی که برایم یک دنیا ارزش داری ، سفری به دور دنیا میروی تا بفهمی چقدر

برایم عزیزی

اگر بدانی که میدانم ، بدون تو میمیرم ، مرا اینگونه در حسرت عشقت نمیگذاری

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده

حرف های دل

غم و غصه همیشه شنونده داره در حالیکه لذت ننگ به حساب میاد  غصه دار بودن برای اولین بار واقعا" غصه دار بودم به خاطر خودم بخاطر او بخاطر همه

شاید همین است که آدم در زندگی دنبالش میگرده و فقط همین یعنی دنبال بزرگترین غصه ممکن تا قبل از مردن 

کاملا در قالب خودم جا بیفتد

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده

تقدیم به عشقی که داد جانش را برایم :



من همان آوازه خوان مردم پاکم هنوز

گرکه مشهور جهان خوانی مرا خاکم هنوز

قصه ها دارم از آن شب های شیرین شما

قصه ها از ظلمت روزهای غمگین شما

قصهء صدها رفیق بی ریای ولگرد

گاه در آغوش و گاه از پاافتاده

این منم تنها رفیق آشنای هر زمان

هرکه بودم هرکه هستم باتو هستم بی امان

هم نشین باوفای من تویی

غم گسار این نوای من تویی

یادگار خاطرات خوب من  آشنای این قلم من تویی

گریه کردی گریه ات را من با شعری نوشتم

خندیدی شاد نوشتم با تمام وجودم

هرچه کردی از محبت  هرچه کردی از بزرگیت همچون گل بر سر نهادم  ابر دانستم ستودم

کلمات و شعرهای کوتاه از شخصی گمنام بنام پرویز ستوده


ببار ای نم نم باران زمین خشک را تر کن سرود زندگی سرکن  دلم تنگه

بخواب ای دختر نازم برروی سینه ام بازم که همچون سینهء سازم همش سنگه

لالایی کن مرغک من دنیا افسانه است هرنامهء شبگیر این گیتار محزون

اشک هزاران مرغک بی آشیانست

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

من بی تو چه کنم ای آرام دلم , دل تنگه توام غزلم

از یادت چو روم , میسوزد جگرم , غم آید به سرم

نمیدونم که میدونی که چقدر جدایی سخته

اگه قسمت من اینـــه نمیگم گناه بخته

حرف تازه ای ندارم که از این فاصله رد شم

جـــون به لب شدم که شاید تو بگی میمونی پیشم

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

تویی که عشقم رو از نگاه من میخونی

تویی که توی تپش ترانه هام پنهانی

تویی که هم نفس همیشه آوازی

تویی که آخر قصه منو میدونی

اگه کوچه صدام یه کوچه باریکه

اگه خونم بی چراغـه , چشم تو تاریکه

میدونم آخر قصه میرسی به دادم

لحظه یکی شدن توی آینه نزدیکه

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

دوباره دلم واسه حرمت چشمات تنگه

دوباره این دل دیوونه واست دل تنگه

وقت از تو خوندنــه ستارهء ترانه هام

اسم تو برای من قشنگ ترین آهنگـه

بی تو یک پرندهء اسیر بی پروازم

با تو اما میرسم به قله آوازم

اگه تا آخر این آهنگ با من باشی

واسه تو سقفی از آهنگ و ترانه می سازم

با یه چشمک دوباره منو زنده کن ستاره

نزار از نفس بیافتم , تویی تنها راه چاره

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

دیوونهء نگاهش شدم , عاشق خنده هاش شدم

بــرای گریـه هات من خاک زیر پات شدم

تو اون فرشته خدا که اومدی از قصه ها

اونـکه با اولین نگاه عشق و با من کرد آشنا

نـــرو نگو نمیشه , بمون برای همیشه

نگو که شاید باید جداشـــیم

نگو نمیشه من و تو ماشـــیم

نگو شاید قسمت همین بود که با سکوت شب آشنـاشــم

نگو که شکستی عهدی که بستی به اون خدایی که می پرستی

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

یه روز از عشق تو مستم , یه روز از زندگی خستم , یه روز دست تو توی دستم

عشق قدر تورو میـدونـه , از دست دلم خونه , یه روز با تو یه روز تنها یه روز بیگانه ای با غم

در این دنیای وانفـســا آخه دیوانه ایم ماهم , عزیزه دل شکسته ام خدا داده ما رو به هم

خدایی که وفاداره , پناه هر گرفتاره , خدایی که تورو آورد

شعر های نافرجام (غمگین دست نویس من)

اشکـهای یخی منو پاک کن , درهای قلبتو باز کن , صدای قلبم رو بشــــنو

من چه کردم با دل تو , کاشکی توی لحظه آخر عشق رو توی نگاهم می خوندی

قلبت صدامو  نشنید , رفتی با غریبه موندی

اگه یه روز بم از این حکایت که به تو کردم عادت

دلم پیش دلت مونده توی زندون رفاقت

اگه یه شب برسم به حقایق مـیشم خــدای عاشــق

میگم رازم رو به سـتارهء دریای مـغرب

خداحافظ

خداحافظ همین حالا، همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام


خداحافظ کمی غمگین، به یاد اون همه تردید


به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید


اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده اس


نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده اس


خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رؤیا ها


بدونی بی تو و با تو، همینه رسم این دنیا


خداحافظ خداحافظ
همین حالا

×× حرف هایت را باید قاب بگیرم همه اش عکس شده است...!! ××


عکس های منتخب و زیبا با مضمون تنهایی
لیاقــــ ــــت میخواهـ ــ ـــ ــ ــ ــ ــ ــ ـــ ــد

 بودن در قلب دخترکی که تمام

 دنیایش حرفهای نزده دلش است...!!!

 

نیایش


خدایم آه ای خدایم

آه ای خدایم

صدایت میزنم بشنو صدایم

شکنجه گاه این دنیاست جایم

به جرم زندگی این شد سزایم

آه ای خدایم بشنو صدایم

مرا بگذار با این ماجرایم

نمی پرسم چرا این شد سزایم

آه ای خدایم بشنو صدایم

گلویم مانده از فریاد و فریاد

ندارد کز غم مرگ صدا را

به بغض در نفس پیچیده سوگند

به گل های به خون غلتیده سوگند

به مادر سوگوار جاودانه

که داغ نوجوانان دیده سوگند

خدایا حادثه در انتظار است

به هر سو باد وحشی درگذار است

به فکر قتل عام لاله ها باش

که خواب گل به گل کابوس خار است

خدایم ای پناه لحظه هایم

صدایت میزنم با گریه هایم

صدایت میزنم بشنو صدایم

الهی در شب فقرم بسوزان

ولی محتاج نامردان مگردان

عطا کن دست بخشش همتم را

خجل از روی محتاجان مگردان

الهی کیفرم را میپذیرم

که از تو ذات خود را پس بگیرم

کمک کن تا که با ناحق نسازم

برای عشق و آزاد