-
(¯`°جملهء آخرین°´¯)
چهارشنبه 5 شهریورماه سال 1393 16:55
جملهء آخرینِ تو مانده در خاطرم هنوز قسمت نبود با هم باشیم اینو خودت گفتی یه روز سوزوندی احساسِ منو به پای تقدیرِ خودت خوب میدونم باید بری نبوده تقصیرِ خودت چه فرقی داره بعدِ تو جهنمم یا که بهشت کیه که باور بکنه قصدِ تو تقدیرو نوشت بهونهء قشنگی بود دلیلِ ترکِ دستِ من چه فرقی داره بعدِ تو مردنِ من شکستِ من سوگولیِ ترانه...
-
(¯`°رویای من°´¯)
چهارشنبه 5 شهریورماه سال 1393 00:00
میگن گاهی نمیشه دست از دوست داشتنِ کسی ورداشت حتی وقتی ازش دلخوری شنیدم میگن وقتی زمستون میاد بهتره کلاه بزاری سرِ خاطراتی که یخ زدن دستاتم بزاری توی جیبت درست لحظه ای که توی اون سرما احتیاج به دوتا دستِ گرم داشتی اینطوری شاید یادت بیاد لحظه ای رو که دستات مهمونِ جیبات بودن بعضی وقتا اتفاقاتِ خوب اینقدر دیر میوفتن که...
-
(¯`°تختِ خوابِ بی تو°´¯)
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1393 07:02
داشتن و خواستنِ بعضی از آدما توی زندگی تاوان داره تاوانشم حسرت و تنهاییه اما من هنوزم میگم تاوانشم قشنگه دیشب که داشتم توی خیابون قدم میزدم دونفرو دیدم که چقدر شبیح ما بودن نگاه کردناشون خندیدناشون راه رفتنشون یه دفعه یادِ روزی افتادم که توی خیابون آروم دمِ گوشِ تو گفتم دوسِت دارم تو بلند خندیدی ولی من ترسیدم نه برای...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1393 05:47
دلم حالِ تو که دوباره همونه ، قدرِ منو تورو آخه کی میدونه درست وقتی باید بمونه اون میره ، غیرِ من کی میتونه دستت رو بگیره دلم آدما رو چجوری شناختی ؟ خسته نباشی دلم این همه باختی بیا بغلم حالا دلِ دیوونه ، اونم که مثلِ همه باهات نمیمونه چی سرمون اومده باز ، دردِ دلِ من و تو اشتباست یکی دیگه تو دلشه دلم درست همونی که...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1393 03:07
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎشه ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺑﺎﻻ ﺗﻼﻓﯽ ﻧﮑﻦ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻧﺰﻥ ، ﺷﺮﻣﮕﯿﻦ ﻧﺒﺎﺵ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎشه ﮐﻪ ﺩﻝِ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺰ ﺍﺳﺖ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺖِ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻨﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺎﺩﯾﺶ ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﻮﺩ ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ ، ﺑﻐﻀﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﻦ و ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎن تر
-
(¯`°وقتی که من بمیرم°´¯)
جمعه 24 مردادماه سال 1393 23:09
سرِ خاکِ من اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه اونی که نمیخواست منو ببینه بالاخره میاد دیدنِ جسدم اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو میگیره اونی که سلام نمیکرد میاد برای خداحافظی عجب روزیه اون روز حیف که اون موقع خودم نیستم
-
(¯`°خداحافظِ تو°´¯)
جمعه 24 مردادماه سال 1393 18:00
پُر از یادِ توام پُره خاطره ام ، چشام هر شب از نبودت پُره اگه قلبِ من واست میزنه ، اگه بی چشات دلم میشکنه خداحافظِ تو ، با اینکه هنوزم میمیرم برات ، خداحافظِ تو میسوزونتم آتیشِ خاطرات ، خداحافظِ تو تا قلبم به تنهایی عادت کنه ، تا اشکم به چشمام خیانت کنه قرارمون نبود تنها بری تو ، قرارمون نبود بی تو بمونم قرارمون نبود...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 مردادماه سال 1393 17:56
مهربانیت را به دستی ببخش که می دانی با او خواهی ماند ... وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت دارد ... !!!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 مردادماه سال 1393 17:49
صبحِ امروز کسی گفت به من : تو چقدر تنهایی گفتم : تو چقدر حساسی ، تنِ من گر تنهاست ، دلِ من با دلهاست دوستانی دارم بهتر از برگِ درخت که دعایم گویند و دعایشان گویم یادشان در دلِ من ، قلبشان منزلِ من ، صافىِ آب مرا یاد تو انداخت رفیق تو دلت سبز ، لبت سرخ ، چراغت روشن ، چرخ روزیت همیشه چرخان نفست داغ ، تنت گرم ، دعایت با...
-
(¯`°تو میخوای بری°´¯)
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1393 13:21
تو میخوای بگی دیگه دوسم نداری اینو میدونم میری تنهام میزاری بارون میباره تو قابِ چشمام میخوام بدونی حالا من خیلی تنهام از وقتی رفتی آروم ندارم امشب دوباره من بی قرارم قلب ساده من باور نداره اونکه عاشقش بود بره تنهاش بزاره بی تو میمیرم ای عشقِ خوب و نازم بدونِ تو نمیتونم دنیامو بسازم بی تو میخونم هرشب با چشمِ گریون منو...
-
(¯`°ای کـاش°´¯)
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1393 13:10
من میرم اما با دلِ خون و پریشون با قصه هایِ تلخ و با رنجِ فراوون با کوله باری از غمِ روزایِ رفته با خاطره هایِ تلخِ از خاطر نرفته ای کاش میرفتم نه حالا که شکستم حالا که حتی از خودم بی زار و خستم حیف از دلِ من ، از جوونی ، از گذشته از روز و شبهایی که رفته برنگشته حیف از یه عمری عاشقانه دل سپردن عمری فریبِ وعده های پوچ...
-
(¯`°اعتـراف°´¯)
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1393 12:58
من دارم دیگه تمومش می کنم دل رو زیرِ پات حرومش می کنم حرفِ موندن رو نزن نمی تونم من دارم دیگه تمومش می کنم نمی خوام تلف بشم به پای تو نمی خوام گریه کنم برای تو می خوام اعتراف کنم که من دارم کم میارم آره میرم و تو رو پشتِ سرم جا میزارم نتونستم ، نمی تونم ، که بمونم پیشِ تو ته خطِ با تو بودن ، خسته ام از فکرِ تو من دارم...
-
(¯`°عشقِ من°´¯)
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1393 12:44
عشقِ من بیا برگرد تنهایی خیلی سخته نه نمیشه عشقِ من دوسِت دارم من بی تو خیلی سخته نه نمیشه نمیتونم بی تو باشم ، شدم سرگشته و حیرون بدونِ لیلیِ قصه ام ، اسیرم گوشه زندون کجا رفتی ، کجا هستی ، نمیگیری خبر از من به کی دل دادی اونجوری که هستی بی خبر از من همهء حرفات پر از خالیِ ، تو پیچوندن چه با حالی تو قولِ عاشقی دادی...
-
(¯`°خـاتــونِ عـشـق°´¯)
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1393 12:23
اشکِ چشمام میباره ، سینه دل تنگی داره دوری از خاتونِ عشق دردِ سنگینی داره رفت اما چی بگم ، دنیا خاکستری شد دلشکسته در غمش مرغکی بستری شد حالا ای هم سفرا ، او کجا و من کجا غمِ دنیا مالِ من ، خوشی هاش مالِ شما من با این حسرت و آه من با این آوارِ بلا اشکِ دنیا مالِ من خنده هاش مالِ شما اون که با خوب و بدم منو دوست داشت...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 مردادماه سال 1393 16:34
تو که بی وفایی اینو خوب میدونم نمیشه از تو من جدا بمونم هم تورو میخوام هم از تو شاکی که چرا با من میکنی بازی این روزها خیلی خسته و کوفته ام من به یاد تو شبی را نخفته ام آسمون آبی توی چشمای من نیست خنده های الکی توی کار من نیست تو که بی وفا شدی همهء شب تاریک شد مثه قلبِ آدمات که چقدر باریک شد تو یه تکرارِ قشنگی توی...
-
(¯`°ماهِ حوا°´¯)
یکشنبه 19 مردادماه سال 1393 15:55
بی رنگی ام بالاتر از رنگ سیاهت نیست دیگر پناه گریه هایم شانه هایت نیست من نیمهء گندیدهء سیبت !؟ گناه تو !؟ خوش باوری ، آدم نبودی ، این گناهت نیست از دشت سبز خواب هایم دور شو با آن خرگوش هایی که جدیدا در کلاهت نیست با خود ببر گل پونه هایت را ، رهایم کن این مارخورده فنچِ نازِ سر به راهت نیست در پیش چشمانت سیاوش سوخت...
-
(¯`°حال دنیا + دکلمهء من در ادامه مطلب°´¯)
پنجشنبه 16 مردادماه سال 1393 16:38
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانهای گفت یا بار است یا خواب است یا افسانهای گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست ؟ گفت یا برق است یا شمع است یا پروانهای گفتمش اینها که میبینی چرا دل بستهاند ؟ گفت یا کورند یا مست اند یا دیوانهای
-
(¯`°خودت باش°´¯)
جمعه 10 مردادماه سال 1393 12:51
گاه و بیگاه اشک میریزم از شادی گاه و بیگاه اشک میریزم از دلتنگی زندگی که در آن بتوانی خودت باشی زمزمهء باد در گوشم می پیچد همین طور که هستی چیزی کم نداری پس خودت باش و در زیبایی های زندگی غرق شو اینجا و آنجا قدم میزنم هرگاه آسمان رنگهایش را دگرگون می کند لرزشی ژرف قلبم را فرا می گیرد و اینگونه تورا در میابم (حـــرف...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 مردادماه سال 1393 13:49
ﻏﻔﻠﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭ ! ﭘﺸﺖ ﯾﮏ ﻗﻠﺐ ﻋﺎﺷﻖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺎﻣﻮﺧﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﯾﺎﺏ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﺎﻟﯽِ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻭﻫﯽ ﮊﺭﻑ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ ﺿﺮﺑﺎﻥِ ﻗﻠﺐِ ﻣﻦ ﺑﮕﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﻏﻢِ ﮐﺸﻨﺪﻩ ﺭﺍ که ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯽ...
-
(¯`°روانه شو°´¯)
دوشنبه 6 مردادماه سال 1393 10:40
تا مانده به تن هنوز جانی برگرد به رسم مهربانی بگو ز من مگر چه دیدی چرا تو دل بریدی خزان بی بهارم همیشه بیقرارم اگر نیایی ای همه بهانه به آتشم کشد غم زمانه روانه شو بیا به سوی من به سوی خانه قسم به اشک و آهم که جز تو را نخواهم که جز تو را نجویم پناه و تکیه گاهم در انتظار ماندم و دل به خون کشاندم و ذره ذره جان را به مرز...
-
(¯`°یه ترانه °´¯)
دوشنبه 6 مردادماه سال 1393 07:44
یه ترانه هست تو قلبم که هنوز نخونده مونده فکرِ خوندنِ یه حرفش همه عمرمُ سوزونده تا حالا هر چی که داشتم سرِ خوندنش گذاشتم صد دفه شکستم اما روی غرورم پا نذاشتم پشتِ این پنجره ها دل مگه آروم میگیره میخواد از نفس نیوفته اما درجا میمیره روبروش تا بی نهایت تا ابد دیوارو سنگه آره قلبِ عاشق اینجا با دلِ تنگش میجنگه نه ترانه...
-
(¯`°میخندم اما مَجازی°´¯)
جمعه 3 مردادماه سال 1393 07:50
دلخور که میشوم بغض میکنم میام پشت صفحه مانیتور پُست ها رو میخونم کامنت مینویسم صورتک میگذارم صورتکی خندان صورتکی خندان که من پشتش پنهان می شوم که دیگران بخندن اشک هایم می آید و من مدام با صورتکِ مَجازی میخندم
-
(¯`°نبض احساس°´¯)
جمعه 3 مردادماه سال 1393 07:05
دلخوری از بغض پُری می فهمم ناراحتی غصه داری می فهمم دِلواپسِ فردایِ با من بودنی دلگیری از من اما درگیرِ منی داری دل می زنی دل می کنی تو کم کم من بهت حق میدم من حالتو می فهمم نبضِ احساستو می گیرم و حالت خوش نیست این دفعه نیتِ من خیره تو فالت خوش نیست دارم می بازمت ای دادِ بیداد خودم کردم که لعنت بر خودم باد
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 مردادماه سال 1393 01:38
انسانها زود پشیمان میشوند ! گـاهی از گفـته هایشان گـاهی از نگفته هایشان ... گاهی از گفتنِ نگفتنی هایشان و گاهی هم از نگفتن گفتنی هایشان
-
(¯`°یادگاری°´¯)
چهارشنبه 1 مردادماه سال 1393 11:16
اگه یک روز منو دیدی تو خیابونای این شهر خودتو نزن به اون راه ، نگو با دلم شدی قهر اگه هنوز توی خونت یادگاریامو داری نگاشون کن که شاید چهرهء منو بیاد بیاری یادگاریت پوسیده از بس که لبم اونو بوسیده این دلِ من از تو رنجیده عشقم نفسم دیگه بریده از بس که به من اون خندیده اون کسی که منتظره منو بی تو ببینه عشقم نه دیگه بسه...
-
کامنت
یکشنبه 22 تیرماه سال 1393 06:18
(¯´v´¯)ـــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــ (¯´v´¯) (¯´v´¯)_(¯´v´¯)ـــــ لــا یــکــــ (¯´v´¯)_(¯´v´¯) (¯´v´¯)ـــــــــــــــــ (¯´v´¯) ـــــــــــــــــــ (¯´v´¯) ██♥██♥██عالـــــــی بود██♥██ ██♥██♥██♥██♥██♥-----------------------------██ ██♥██♥██♥██♥-----------------------------██♥██...
-
(¯`°بسیار خسته ام°´¯)
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1393 21:17
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید ... —
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 تیرماه سال 1393 22:47
دلم گرفته قد دنیا نه هم صحبتی دارم نه هم زبونی تنها و غریب در اتاق نشسته ام با تکرار یه آهنگ غمگین دارم دق میکنم دیگه تحمل ندارم خسته شدم کم اورده ام حرفهایی در سینه دارم اما با که گویم من که کسی رو ندارم هوای دلم خیلی گرفته شاید ابریست دوست دارم فریاد بکشم داد بزنم جیغ بکشم اشک بریزم اما این بغض لعنتی چرا وا نمیشه از...
-
(¯`°باز باران°´¯)
یکشنبه 15 تیرماه سال 1393 17:59
باز باران باترانه می خورد بر بام خانه خانه ام کو ؟ خانه ات کو ؟ آن دل دیوانه ات کو ؟ روزهای کودکی کو ؟ فصلِ خوبِ سادگی کو ؟ یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین ؟ پس چه شد دیگر کجا رفت خاطراتِ خوب و رنگین ؟ در پسِ آن کویِ بن بست در دلِ تو آرزو هست ؟ کودکِ خوشحالِ دیروز غرق در غمهای امروز یادِ باران رفته از یاد !...
-
(¯`°وانمود کن + دکلمهء من در ادامه مطلب°´¯)
چهارشنبه 4 تیرماه سال 1393 18:47
وانمود کن او را نمیبینی قلب من ، اگرچه دارد می آید وانمود کن به او نیازی نداری قلب من ، اما لبخند بزن برای فرار خیلی دیره قلب من لبخند بزن اگر اشک ها شروع به ریزش کردند به بالای سر او نگاه کن وانمود کن عاشقش نیستی وانمود کن او را نمیبینی هرگز